آغاز دانش يا علوم ! انساني :
سلام عليکم ، شب بخير .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ، وَالطُّورِ ،
وَ کِتاب مَسْطُور ، فِي رَقّ مَنْشُور ، وَ . ، وَ . ، وَ . ، إِنَّ عَذابَ رَبِّکَ لَواقِعٌ ، ما لَهُ مِنْ دافِع ، . .
:«براي» بحث امشب ، شب :«شنبه» بيست و نه بهمن هزار و چهارصد هجري خورشيدي ، بد نيست که يکي دوتا خبر رو بعنوان مثال يادآور بشم ، البته فکر نمي کنم که بقولي :
چشم ما (الف)(ب)
نيفتاده باشه به مثلا خبري که يه خبرگزاري حقيقتي رو :
روشن
کرده ، با گوش دادن بحرف سرداري که :
. يه خانومي جلوي دوربين افتاد فوت کرد (پ) ، از اين روشنتر ؟ . .
خب ، براي چي ؟ که بقولي (ت) ديده بشه ! شنيده ، ووو ديگر چاه اعضاي حسي هم همينطور .
خب ، :«به تعبير معروف» آيا اول کندن چاه منار چشم ، گوش و اعضاي حسي ديگه نيست ؟
حالا چاه حواس مختلف , بقول يکي از شاگردان آقا اباعبدالله ثاني ، بمونه ! تا برسيم به چاه حافظه يا بقولي (ث) بايگاني و اونم نه فقط بقولي آرشيو دل داده به حس شده ! بلکه ياد شده هم :
براي
دانستن ، شب بخير و «شنبه»اي تاريخي پيش رو داشته باشيد ان شاءالله تعالي .
__________________
بقولي :«پاورقي» :
الف :
اصول فلسفه و روش رئاليسم ، محمدحسين طباطبايي . اصول فلسفه و روش رئاليسم ، مقاله پنجم ، ريشه يابي ادراکات و علمهاي حصولي
ب :
مثلا دو چشم من و شما ، يا دو چشم شما يا من ، يا من يا شما ، حالا راست و چپ يا چپ و راستم ؟ بمونه .
پ :
پرسش اين بود و هنوزم اينه که :
کجا ؟
حالا مرد ، فوت کرد و يا . ؟ بمونه ، همين که دروغ نيست کافيه ! «براي» اين ج.ا !
ت :
رجوع شود به «پاورقي» الف .
ث :
:« بشرح ايضا» پاورقي الف .
بقولي ,بمونه ,نيست ,آغاز دانش